loading...
خبردار
saeed saeedi بازدید : 64 سه شنبه 14 آذر 1391 نظرات (0)

فکرهای خوب برای روزهای بد زندگی

گاهی به آدم‌های دور و بر خودم خیره می‌شوم و احساسات و رفتار آنها را بررسی می‌کنم. به این فکر می‌کنم که داستان آنها چیست، در جست‌وجوی چه هستند و چه چیزی قلب آنها را مالامال از احساس شادی، غم، ترس یا اشتیاق می‌کند. بعد از خودم می‌پرسم با چه جملاتی می‌توانیم به این آدم‌ها یادآوری کنم که قلبشان حتی در سخت‌ترین روزهای زندگی هم می‌تواند برای همان چیزها بتپد. امروز همان جملات را با شما در میان می‌گذارم:

 

همه ما در این اتفاق سهیم هستیم

زندگی برای هیچ‌کس آسان نیست و همه ما مشکلاتی داریم. وقتی به شخصی نگاه می‌کنید، یادتان باشد که او هم برای خودش داستانی دارد. هر کسی اتفاقاتی را از سر گذرانده که موجب تغییر شخصیتش شده و او را وادار کرده بزرگ شود و رشد کند. هر عابری که در خیابان از کنار شما رد می‌شود نماینده داستانی مهم و پیچیده به اندازه زندگی خود شماست. شما هرگز دقیقا نمی‌دانید که آن شخص چه حالی دارد و آنها هم از وضعیت کنونی شما خبر ندارند. هر کدام از ما همزمان با دیگران داریم عرصه منحصر به خودمان مبارزه می‌کنیم.

قرار نیست انسان کاملی باشید

زندگیتان را بکنید و تجربه به دست آورید. مراقب خودتان و کسانی که به شما نزدیک هستند باشید. تفریح کنید و گاهی تنبل و غیرعادی باشید. اشتباه کنید و هر راهی را بروید. خودش بگذرانید و از فرصت‌های آموزشی بی‌شماری که سر راهتان قرار می‌گیرند بهره بگیرید. بدانید چه چیزی به دردتان می‌خورد یا نمی‌خورد. سعی نکنید کامل باشید، فقط نمونه‌ای عالی از یک انسان و نسخه واقعی خودتان باشید.

برای لبخند زدن به دیگران دلایل متعددی وجود دارد

مرد میانسالی را دیدم که با مهربانی به گنجشک‌ها دانه می‌داد و من لبخند زدم. دختر خردسالی را دیدم که با کفش‌های سفید نو راه می‌رفت و با خوشحالی آن را به دیگران نشان می‌داد و من لبخند زدم. روزهایی که بهانه‌ای برای خندیدن ندارید، با تماشای لبخند دیگران لبخند بزنید.

لحظات سخت زندگی به رشد شما کمک می‌کنند

ما به سختی تلاش می‌کنیم تا از شر قسمت‌های دردناک، سخت یا غم‌انگیز زندگی خود خلاص شویم، اما درست همان‌طور که با جدا کردن فصل‌هایی از کتاب، دیگر داستان آن معنی نمی‌دهد، حذف گذشته نیز زندگی شما را بی‌معنی می‌کند. دیر یا زود به فصل نتیجه‌گیری زندگی خود می‌رسید و آن‌وقت متوجه می‌شوید به تمام برگه‌ها و فصل‌های این کتاب نیاز داشته‌اید.

تکرار به معنای شکست نیست

در آن لحظات ناامیدکننده که با همان مشکل تکراری و همیشگی خود روبه‌رو می‌شوید، درسی را می‌گیرید که قطعاً پیش از این هم آن را فرا گرفته بودید. یادتان باید تکرار به معنای شکست نیست. این را از امواج، برگ‌ها و باد بیاموزید. برای رشد و تحول گاهی تکرار لازم است.

هدف-هرچه که می‌خواهد باشد-داشته باشید

روز بدی را پشت سر گذاشته‌اید؟ اشکالی نداد. دست خود را روی قلبتان بگذارید. چه حسی دارید؟ این همان هدف است. دلیلی برای زنده بودن شما وجود دارد. تسلیم نشوید. ممکن است عزیزان خود یا هر آنچه را که دارید از دست بدهید اما هر اتفاقی که بیفتد، هرگز نباید خودتان را ببازید.

 

همیشه بهترین راه‌حل ممکن این است که با خودتان روراست باشید

صداقت شما با خودتان بهتر از این است که برای تأثیر گذاشتن براطرافیان برای آنها نقش بازی کنید. برای خوشایند دیگران، خودتان را تغییر ندهید. ممکن است شما با استانداردهای دیگران مطابقت نداشته باشید اما خیلی‌های دیگر هم هستند که شما را همان طور که هستید دوست دارند به علاوه، مردم درباره شما قضاوت می‌کنند پس بهتر است تا جایی که ممکن است خودتان باشید.

 

لازم نیست همواره شاد و خندان باشید

گاهی باید با مسایل برخورد جدی داشته باشید و آن روی خود را به دیگران نشان دهید. این اصلاً اشکالی ندارد و جزیی طبیعی از سرشت انسان است.

خبر خوب این است که این لحظات سخت اغلب به شما ثابت می‌کنند که چه کسانی در بدترین شرایط شما را می‌پذیرند و چه کسانی نمی‌پذیرند.

 

 

 

لحظه اکنون همان شروع تازه است

بیشتر از این که درباره مشکلات ناله کنید از موهبت‌ها بگویید. این یک روز تازه و شروعی نو است. آینده شما روشن‌تر از آن است که خودتان را درگیر جنگ با مشکلات قدیمی گذشته کنید.

 

 

رها کردن بعضی چیزها هیچ اشکالی ندارد

باید بدانید که هیچ کدام از ما همیشه برگ برنده را در اختیار نداریم و گاهی ممکن است ببریم یا ببازیم. زندگی خودش مسیر تعادل را پیدا می‌کند. انتظار بازگشت هر آنچه را که داده‌اید نداشته باشید، منتظر نباشید تمام سعی و تلاش شما ارج نهاده شود و توقع نداشته باشید دیگران به سرعت به هوش و نبوغ شما پی‌ببرند یا مهر و محبت‌تان را درک کنند.

همان‌طور که زندگی کرده و هر چیزی را تجربه می‌کنید، باید بدانید که چه چیزهایی با کارتان می‌آید یا نمی‌آید، چه چیز‌هایی به شما تعلق دارند یا ندارند و آنگاه از شر چیزهایی که باید بروند خلاص شوید.

منظور من تنها غرور و خودخواهی و ناتوانی نیست بلکه هر چیز دیگری که در زندگیتان جایی ندارد. درها را ببندید، نوار ضبط‌صوت را عوض کنید، خانه را تمیز کنید و از شر گردوغبار خلاص شوید. آن شخصیتی که بوده‌اید را ترک کنید و تبدیل به آن کسی شوید که هستید.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 135
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 54
  • بازدید سال : 841
  • بازدید کلی : 5,186
  • کدهای اختصاصی